رشد کسب و کار اینترنتی با هوش سازمانی

رشد کسب و کار اینترنتی با هوش سازمانی

رشد کسب و کار اینترنتی با هوش سازمانی

هوش سازمانی مفهومی جدید در عرصه متون سازمان و مدیریت است. پیشینه موضوعی هوش سازمانی به دهه ۱۹۹۰ بر می‌گردد و ریشه‌های آن باید در نظریه‌های مدیریت دانش و یادگیری سازمانی جستجو کرد، اما سخن از هوش سازمانی از سال ۱۹۹۲ به طور آشکار و صریح در مقاله‌ای که ماتسودا با عنوان «هوش سازمانی، اهمیت آن به عنوان یک فرآیند و فرآورده» در کنفرانس بین المللی اقتصاد در توکیو منتشر کرد، مطرح شده است. در این مقاله ضمن تشریح معنا و مفهوم هوش سازمانی، فرایند هوش سازمانی را متشکل از پنج عنصر و فراورده هوش سازمانی در قالب طراحی شبکه‌های اطلاعاتی معرفی کرده است (آرگوت، 2015).

سازمان مجموعه ای از مرزهای نسبتاً شناخته شده، یک نظام مشخص، سلسله مراتب اختیاری، سیستم های ارتباطی، و سیستم هماهنگ کننده اعضاست. بسیاری از دانشمندان برای سازمانها نوع قابلیت و توانایی به نام هوش سازمانی قائل هستند که ترکیبی از هوش انسانی و هوش ماشینی است. بدیهی است همچنان که در دنیای پرطلاتم بشری انسانهایی کارا خواهند بود که از درجه هوشی بالایی برخوردار باشند، قطعا در دنیای سازمانی نیز وضع به گونه است که مدیران سازمانها برای پویایی و افزایش کارایی سازمان خود راهی جز بهره گیری از این جریان هوشمند ندارند. هوش سازمانی از دیدگاه کارل آلبرخت استعداد و ظرفیت یک سازمان در حرکت بخشیدن به توانایی ذهنی سازمان و تمرکز دادن این توانایی در جهت رسیدن به رسالت سازمانی است(الهیان و زواری،1388).

هوش سازمانی شما را برای تصمیم گیری در همه عوامل موثر بر سازمان و شرکت‌ها توانمند می‌سازد. هر کارمند می‌تواند وظیفه اش را به نحو احسن انجام دهد، اگر تصمیم گیری‌ها در سازمان‌ها بر مبنای اطلاعات واقعی باشد تا بر مبنای حدسیات و یا اینکه چگونه در گذشته آن کار را انجام می‌داده اند، کارها به درستی پیش نخواهد رفت. در این باره نیاز به مستندات است، مستندات از همه عوامل یک سازمان، مجموع این مستندات و آمارها است که مانع از سعی و خطا می‌گردد. و عده‌ای که هوش سازمانی به شما می‌دهد یعنی وعده دسترسی فوری به همه داده‌های موجود در شرکت و سازمان شما با داشبوردهای دیجیتالی و شاخص‌های عملکرد موردنیاز تا سازمان خود را اداره کنید (شرهی وکارووسکی، 2014).

در واقع هوش سازمانی مفهومی جدید در عرصه متون سازمان و مدیریت است. در عصر اطلاعات قدرت ذهن، بر قدرت بازو برتری یافته است. با وجود شرایط نامطمئن، پیچیده و پویای امروزی، بهره گیری از هوش سازمانی و توجه به فرآیند یادگیری در سازمان می تواند قدرت رقابت پذیری یک سازمان را افزایش دهد (حسینی و چلی سریل،1392). هوش سازمانی معیار کمی برای کارآمدی سازمان در انتشار اطلاعات، تصمیم گیری و اجرا می‌باشد. بهره هوشی سازمان‌ها نیز همانند بهره هوشی افراد قابل اندازه گیری است. سازمان‌های باهوش، توان ذهنی خود را نیز همانند توان فیزیکی شان افزایش می‌دهند(گودرزی، قنواتی و آقاحسینعلی، ۱۳۹۰). هوش سازمانی به عنوان یک عامل مهم در سازمان ها بر بهره وری و کارایی سازمان تاثیر می گذارد. امروزه با توجه به نقش فراگیر سازمان ها در جوامع و تاثیر قابل توجه هوش سازمانی در موفقیت سازمان، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته شده است. به همین دلیل این مقوله امروزه یکی از مفاهیمی است که سازمان ها به اهمیت آن پی برده اند (مصری،1399). هوش سازمانی نقشی اساسی در دستیابی سازمان به نوآوری فناورانه دارد و به عنوان نیروی محرکه سازمان مورد اهمیت است. امروزه نوآوری های فناورانه،به عنوان پاسخ مناسب نسبت به فشارهای محیط بیرونی بوده، که نشات گرفته از نیروی ذهنی سازمان است (مصلح و یاری،1393).

می توان گفت که هوش سازمانی توانایی فکری برای پاسخگویی به مسائل سازمانی و تمرکز بر یکسان سازی توانایی های انسانی و مکانیکی برای حل مشکلات است(سلطانی،زارعی و راجابیون و محسنی،2019).

اهمیت هوش سازمانی در کسب وکار اینترنتی

هوش سازمانی به سازمان ها کمک می کند تا اطلاعات و مهارت های مهم را، که به عنوان حافظه سازمانی محسوب می شوند و معمولا سازماندهی نشده اند را شناسای، انتخاب، سازماندهی و انتشار دهد. این امر سازمان را به صورت کاربردی و موثر برای مسائلی همچون یادگیری سازمانی،برنامه ریزی راهبردی و تصمیمات پویا توانمند می سازد. هوش سازمانی با شناسایی دانش و ارائه آن به روشی که بتوان آن را به صورت رسمی به اشتراک کلیه افراد سازمان جهت رسیدن به اهداف بزرگ تاکید می ورزد(میرسپاسی و افقی،1391). یکی از نقشهای اساسی عصر حاضر در مدیریت یک سازمان ، هوش است. این امر بر مدیریت کارکنان و همچنین قابلیت استفاده از سرمایه انسانی در سازمان در یک زمان خاص تأثیر می گذارد(ارچتین و همکاران،2016).

به علاوه، هم زمان با تعیین اهداف سازمانی و انطباق با تغییرات محیطی، هوش سازمانی در بهبود تصمیمات مدیریتی نقشی اساسی دارد. این امر، می‌تواند مزایای بسیاری را برای سازمان در پی داشته باشد که از جمله ی آن‌ها افزایش توان رقابتی سازمان در بازار جهانی و بهبود عملکرد جمعی، به عنوان عاملی حیائی در توسعه سازمانی است. استفاده از راه حل هوش سازمانی می‌تواند قدرت رقابت پذیری یک سازمان را افزایش دهد و از دیگر سازمان‌ها متمایز نماید. این راه امکان درک بهتر تقاضاها و نیازمندی‌های مشتریان،ارباب رجوع و مدیریت ارتباط با آنان را میسر می‌سازد.این راه حل این امکان را به سازمان‌ها می‌دهد تا بتواند تغییرات مثبت یا منفی را حس کنند (پورکیانی، پورجعفری جوزم وپورجعفری جوزم،1392).

مهمترین نیاز یک مدیره داشتن اطلاعات دقیق برای اتخاذ تصمیم درست است. سازمان هایی که از مدیریت قدیمی بدون توجه به هوش سازمانی استفاده می‌کنند در تصمیم گیری‌ها معمولا با مشکلات مختلفی روبرو هستند از جمله؛ داشتن داده‌های حجیم، پیچیدگی تحصیل آن‌ها و عدم توانایی پیگیری فرآیندها و نتایج تصمیمات گرفته شده و از این رو تصمیمات اشتباه در این سازمان‌ها نتایج خود را به طور روشن نشان نمی دهد و یا دیرهنگام نشان می‌دهد. این سازمان‌ها نگاهی جامع از وضعیت جاری و آینده خود ندارند. به همین جهت، هوش سازمانی عاملی مهم و تأثیرگذار در تصمیمات راهبردی و استراتژیک سازمانی است و مدیران با توجه به ابزارهای آن بهتر می‌توانند وضعیت سازمان را مشاهده کرده و برای آینده سازمان سیاست گذاری کنند(بونسو، گرلی و اسکاپولان ،2014). شاید به جرات بتوان گفت، سرعت تغییر و تحولات فناوری از سرعت ترسیم نمودار پیشرفت آن بیشتر است. چنین محیط پویایی، سازمان‌ها را برای ایجاد تحولات ساختاری، رفتاری و نظایر اینها به مبارزه می‌طلبد. بنابراین برای درک و واکنش مناسب در برابر این تغییر و تحولات، سازمانها نیازمند مجهز شدن به ابزاری همچون هوش سازمانی می‌باشند که با هوشیاری، این تغییر و تحولات بروند و از این فرصت‌های به وجود آمده حداکثر استفاده را بکنند (آرگوت، 2015)محققین در جهت استفاده از هوش سازمانی الزامات و زیرساخت هایی را برای سازمان‌ها معرفی می‌کنند، از جمله: مدیریت سرمایه فکری در سازمان، مدیریت دانش، رهبری تحول آفرین، سرمایه اجتماعی، یادگیری سازمانی، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و مدیریت استعداد، همچنین هوش سازمانی پیامدهایی همچون نوآوری، مزیت رقابتی، بهره وری و بهبود عملکرد را در سازمان‌ها به دنبال دارد. بنابراین سازمان‌ها با در نظر گرفتن هر یک از این الزامات می‌توانند هوش سازمانی را تحت تأثیر قرار داده و به سمت داشتن سازمانی هوشمند قدم بردارند و باعث بوجود آمدن پیامدهای مثبت برای سازمان خود شوند (میرزازاده و صفار،1393).در عصر اطلاعات، کسی که اطلاعات دارد، دارای قدرت است. هر سازمان و شرکتی که از این قدرت برخوردار باشد در صنعت و حرفه خود در مقایسه با رقبای خود متمایز و ممتاز میشود. سازمان‌ها و شرکت ها، امروزه با سرعت حرکت و تغییر می‌کنند. اخذ اطلاعات صحیح در زمان صحیح اساس و پایه این سازمان‌ها است. دلیل دیگر استفاده از هوش سازمانی اقتصاد است. بقای سازمان‌ها و شرکت‌ها در طوفان اقتصاد رقابتی امروز بر دو محدوده متمرکز شده است (ویلنسکی، 2015) شرکت های دانش محور با تغییرات و تحولات نوظهوری در محیط های اقتصادی، اجتماعی، فناوری، فرهنگی و سیاسی مواجه هستند. واکنش موفق این سازمان ها در محیط به شدت پویا و خصمانه ی تجاری امروز بستگی به توانائی تهیه ی اطلاعات لازم و یافتن راه حل در حد کفایت برای این مسائل بستگی دارد. توجه مدیران باید بر طراحی هوش سازمانی و توانمندی ها هوشمندانه نظیر یادگیری،ارتباطات و حافظه ی سازمانی متمرکز گردد(ملک زاده،1389). در سازمانی که هوش سازمانی در آن بکار گرفته می‌شود. مدیران می‌توانند اطلاعات هزینه‌ها را از داخل سازمان استخراج نمایند و بدانند که هزینه‌ها چه هستند و تصمیم هایی برای کاهش و حذف آن‌ها بگیرند، تغییرات آینده را پیش بینی کنند و برای مسائل خود راه حلی مناسب داشته باشند، به منظور افزایش درآمد، شرکت‌ها باید علاوه بر افزایش فروش خود، مثلا مشتریان فعلی خود را حفظ کنند، حفظ مشتریان اغلب کاری بسیار پسندیده است (زهرایی و رجائی پور، ۱۳۹۰).

یکی از بزرگترین چالش های مدیریت امروز چگونگی ایجاد نسلهای جدیدی از سازمان های هوشمند است بی گمان هوش سازمانی به عنوان استعداد و ظرفیت یک سازمان که پرورش خلاقیت و استفاده از خلاقیت کارکنان است،بایستی مورد توجه مدیران سازمان ها قرار گیرد (پژوهش وکراهی مقدم،1394). هوش سازمانی به عنوان استعداد و ظرفیت یك سازمان درحركت بخشیدن به توانایی ذهنی سازمان و تمركز این توانایی درجهت رسیدن به رسالت سازمان بوده و دارای هفت مولفه ی، چشم انداز استراتژیك، سرنوشت مشترک،میل به تغییر،روحیه،اتحاد و توافق، كاربرد دانش و فشارعملکرد می باشد(طاهری اطاقسرایی،1399).

 

منبع کتاب هوش سازمانی و سرمایه اجتماعی در کارآفرینی مشاغل تحت وب نوشته مهندس صادق آدینه وند سال چاپ 1400 انتشارات آذرگان